روي عن أبي هاشم الجعفري قال : لما بعث المأمون رجاء بن أبي الضحاك لحمل أبي الحسين علي بن موسى الرضا على طريق الاهواز ، لم يمر على طريق الكوفة ، فبقي به أهلها وكنت بالشرقي من آبيدج موضع فلما سمعت به سرت إليه بالاهواز وانتسبت له وكان أول لقائي له ، وكان مريضا...
🔹ابو هاشم جعفرى گفت وقتى مأمون رجاء بن ابى ضحاك را مأمور آوردن حضرت رضا كرد از راه اهواز رجاء از راه كوفه نيامد اهالى كوفه انتظار آن جناب را داشتند من در قسمت شرقى محلى بنام آبيدج بودم همين كه شنيدم آن جناب را بطرف مرو مىبرند خود را به اهواز رسانيدم. خدمتش رسيدم و خود را معرفى كردم اولين مرتبهاى بود كه ايشان را ميديدم امام عليه السّلام مريض بود هوا هم گرم،بمن فرمود:برايم طبيبى بياور. پزشكى آوردم حضرت رضا يك نوع گياهى را برايش نام برد كه طبيب گفت كسى را روى زمين نديدهام كه اسم اين گياه را بداند جز شما از كجا اطلاع پيدا كردهاى ولى اين گياه در چنين وقتى يافت نميشود و از گياههاى دوران گذشته است به او فرمود برايم مقدارى نيشكر تهيه كن. پزشك عرض كرد اين سختتر از اولى است زيرا حالا وقت نيشكر نيست. حضرت رضا عليه السّلام فرمود اين دو چيز در همين سرزمين و هم اكنون وجود دارد اين شخص،اشاره بمن كرد،با تو خواهد آمد بطرف آب شاذروان ميرويد و از آب رد ميشويد آسيابى خواهيد ديد بطرف آسياب ميرويد در آنجا مردى سياه را در آسياب خواهيد ديد به او بگوئيد كجا نيشكر و فلان گياه ميرويد (اسم آن گياه را راوى فراموش كرده) فرمود حركت كن من رفتم به آسياب رسيديم و مرد سياه را ديديم از او پرسيديم اشاره به پشت سر خود كرد ديديم نيشكر است هر چه لازم بود برداشتيم برگشتيم به آسياب آسيابان را نديديم خدمت حضرت رضا رسيديم خدا را ستايش نمود. طبيب بمن گفت اين مرد پسر كيست؟گفتم پسر پيغمبر ما است گفت از امتيازات نبوت چيزى دارد؟گفتم آرى من خودم مقدارى از آنها را ديدهام ولى پيغمبر نيست.گفت جانشين پيامبر است گفتم آرى.اين جريان را كه رجاء بن ابى ضحاك شنيد بهمراهان خود گفت اگر بيشتر در اين محل اقامت كند مردم فريفته او ميشوند بايد حركت كنيم از آنجا كوچ كرد."
🔹امام رضا علیه السلام وقتی مریض می شوند دستور می دهند طبیبی برایشان بیاورند. اما با آن طبیب چکار دارند؟ طبیب برای #درمان امام رضا می آید؟!
کسانی که تصور می کنند امام رضا علیه السلام خود از درمان عاجز هستند و یا به هر علتی نمی خواهند علم طب خود را به کار گیرند، امام معصوم و عظمت ایشان را درست درک نکرده اند. این افراد اگر کمی روایات اهل بیت را با دقت بیشتری بررسی کنند به وضوح می بینند طبیبی که به محضر امام رضا علیه السلام آمده است چطور مبهوت و مقهور علم و عظمت آن حضرت شده است. کسی که اینطور مبهوت علم امام می شود و در مقابل آن حضرت حرفی برای گفتن ندارد، می خواهد بیماری امام را درمان کند؟!
برخی مدعی می شوند که امام رضا علیه السلام قصد به رخ کشیدن عظمت علمی خود را داشته اند. مرحبا بناصرنا. بله! حضرات معصومین علیهم السلام برای اثبات حقانیت و علم خود زحمت می کشیده اند و در بزنگاه های مختلف و با روش های گوناگون این موضوع را به مردم گوشزد می کرده اند. البته در این روایت نیز این موضوع روشن است که امام رضا علیه السلام علاوه بر اینکه عظمت خود را نشان داده اند به دنبال یاد دادن و تعلیم علم خود به دیگران نیز بوده اند.
چطور ممکن است کسی که اینطور همگان را مقهور علم خود می کند برای درمان خود به علم دیگران نیاز داشته باشد؟!
این روایت و روایات متعدد دیگری که در این زمینه آمده است شاهد محکم و مبرهنی است بر اینکه اهل بیت علیهم السلام هم علم طب داشته اند و هم آن را در مورد خود و دیگران به کار می گرفته اند.
🔹 متن کامل و عربی روایت