خیلی از مردم کشورهای مختلف جهان به یک بیماری بد و خطرناک گرفتار هستند و بنظر میرسد این بحران بشر براحتی قابل درمان نیست و علاجی برای آن ندارند .
این بیماری ، بیماری افسردگی، غم، غصه، رنج بردن، پریشانی و احساس ترس و پوچی است که بخصوص در جوامع پیشرفته غربی و شرقی بیشتر شایع شده است .
این بیماری خطرناک میتواند منجر به خود کشی شود و به همین جهت آمار خودکشی در جوامع پیشرفته بالاست . و از طرف دیگر جوامعی که دوان دوان بدنبال پیشرفت و صنعت و تمدن پیش می روند، مساله خودکشی در آنها در حال رایج شدن است، گویا یک تلازمی و ارتباطی مابین صنعتی شدن و افسردگی وجود دارد.
ولی در طب اسلامی برای این حالت ها درمانهایی وجود دارد، پاره ای از آنها اساسی و ریشه ای مساله را درمان می کند و علاجهای دیگر عوارض را درمان میکند، ولی باید دانسته شود که ریشه اینها اعتقادی و باورهای نادرست است .
برای درمان عوارض چیزهای مختلفی بیان شده، مواردی در روایات اشاره شده مانند: نگاه به آب، سبزه، چهره زیبا و استفاده از عطر، مصرف عسل، نوره زدن، دیدار برادران مؤمن و...
در اصل ریشه افسردگی و اندوه غلبه سودا و صفراست که هر کدام به یک نحو این مسأله را تشدید میکند، به عبارت دیگر غلبه مره باعث افسردگی می شود، ولی با پرهیز از عوامل سودا زا و صفرا زا، اصلاح سبک زندگی، حل مشکل آلودگی هوا (به عبارت دیگر تنفس هوای سالم)، درمان کردن مشکل کم خونی و درمان غلبه مره می توان مشکل افسردگی را حل کرد. اصلاح سبک زندگی علاوه بر درمان غلبه سودا و صفرا تا حد زیادی خود مشکل افسردگی را علاج و بر طرف میکند .
البته عامل مهم افسردگی و درگیری ذهن بشر سبک زندگی غربی است و ورود آهن آلات و سیمان و انواع مواد پلاستیکی و نفتی به زندگی بشر این مسأله را تشدید کرده .
نکته بسیار مهمی که باید اینجا به آن اشاره کنیم بحث باور و ایمان و یاد خداوند متعال است که آرامش بخش دلهاست، و شاید تمامی این رنجها ناشی از بی هدفی است، از طرف دیگر انسان امروزی هر آنچه بخواهد می تواند آن را بدست آورد که به همین سبب احساس پوچی می کند و امیدش به زندگی کمتر مي شود .
ولی انسان مومن میداند که مقصد کجاست و هدف رضوان الهی و رفتن به بهشت است.