رویکرد توحیدی به مساله بیماری
سلامت در کلام امام سجاد علیه السلام
و كانَ مِنْ دُعائِهِ عليهالسلام اِذا مرضَ اَوْ نَزَلَ بِهِ كَرْبٌ اَوْ بَليّةٌ
« وقت بيمارى يا روى آوردن اندوه و بلا»
اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى ما لَمْ اَزَلْ اَتَصَرَّفُ فيهِ مِنْ سَلامَةِ بَدَنى، وَ لَكَ الْحَمْدُ عَلى ما اَحْدَثْتَ بى مِنْ عِلَّةٍ فى جَسَدى، فَما اَدْرى ، يا اِلهى، اَىُّ الْحالَيْنِ اَحَقُّ بِالشُّكْرِ لَكَ؟، وَ اَىُّ الْوَقْتَيْنِ اَوْلى بِالْحَمْدِ لَكَ؟ اَ وَقْتُالصِّحَّةِ الَّتى هَنَّاْتَنى فيها طَيِّباتِ رِزْقِكَ، وَنَشَّطْتَنى بِها لِابْتِغآءِ مِرْضاتِكَ وَ فَضْلِكَ، وَقَوَّيْتَنى مَعَها عَلى ما وَفَّقْتَنى لَهُ مِنْطاعَتِكَ، اَمْ وَقْتُالْعِلَّةِ الَّتى مَحَّصْتَنى بِها، وَالنِّعَمِ الَّتى اَتْحَفْتَنى بِها، تَخْفيفاً لِما ثَقُلَ بِهِ عَلَىَّ ظَهْرى مِنَ الْخَطيئآتِ، وَ تَطْهيراً لِمَا انْغَمَسْتُ فيهِ مِنَ السَّيِّئاتِ، وَتَنْبيهاً لِتَناوُلِ التَّوْبَةِ، وَتَذْكيراً لِمحْوِالْحَوْبَةِ بِقَديمِ النِّعْمَةِ؟ وَ فى خِلالِ ذلِكَ ما كَتَبَ لِىَ الْكاتِبانِ مِنْ زَكِىِّ الْاَعْمالِ، ما لا قَلْبٌ فَكَّرَ فيهِ، وَلا لِسانٌ نَطَقَ بِهِ، وَلاجارِحَةٌ تَكَلَّفَتْهُ، بَلْ اِفْضالاً مِنْكَ عَلَىَّ، وَ اِحْساناً مِنْ صَنيعِكَ اِلَىَّ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ حَبِّبْ اِلَىَّ ما رَضيتَ لى، وَ يَسِّرْ لى ما اَحْلَلْتَ بى، وَ طَهِّرْنى مِنْ دَنَسِ ما اَسْلَفْتُ، وَامْحُ عَنّى شَرَّ ما قَدَّمْتُ، وَاَوْجِدْنى حَلاوَةَ الْعافِيَةِ، وَاَذِقْنى بَرْدَ السَّلامَةِ، وَاجْعَلْ مَخْرَجى عَنْ عِلَّتى اِلى عَفْوِكَ، وَمُتَحَوَّلى عَنْ صَرْعَتى اِلى تَجاوُزِكَ، وَ خَلاصى مِنْ كَرْبى اِلى رَوْحِكَ، وَ سَلامَتى مِنْ هذِهِ الشِّدَّةِ اِلى فَرَجِكَ، اِنَّكَ الْمُتَفَضِّلُ بِالاِْحْسانِ، الْمُتَطَوِّلُ بِالْاِمْتِنانِ، الْوَهّابُ الْكَريمُ، ذُوالْجَلالِ وَالْاِكْرامِ.
بارخدايا ، تو را سپاس بر نعمت تندرستى بدن كه همواره و پيوسته از آن برخوردار بودم ، و سپاس تو را بر آن بيمارى كه در جسمم پديد آورده اى .
اى خداى من !
نمیدانم كه كدام يك از اين دو حال براى شكر به درگاهت سزاوارتر است ، و كدام يك از اين دو وقت حمد ، تو را شايسته تر؟
آيا زمان سلامت كه روزيهاى پاكيزهات را بر من گوارا ساخته اى ، و به سبب آن براى به دست آوردن رضايت و نعمتهايت به من نشاط بخشيده اى ، و به سبب آن تندرستى به من نيرو داده تا به طاعتت توفيق يابم ، يا به هنگام بيمارى كه مرا
به آن پاك میسازى ، و نعمتهائى كه به من تحفه داده اى ، تا گناهانى را كه از آن گرانبار شده ام تخفيف دهى، و مرا از سيّئاتى كه در آن فرو رفته ام پاك نمايى، و آگاهيم دهى كه پليدى گناه را به توبه از دل بشويم، و با يادآورى نعمت قديم، گناه بزرگم را از پرونده ام محو نمايم، و در خلال اين بيمارى از جمله تحفه ها كه به من عنايت میكنى اين است كه فرشتگان به حساب من اعمال پاكيزه اى نوشته اند كه فكر آن به خاطرى نگذشته، و بر زبانى نرفته، و هيچ يك از اعضاء در انجامش رنجى نبرده، بلكه اين همه از باب تفضل و احسان تو بر من نوشته شده.
بارخدايا !
بر محمد و آلش درود فرست ، و آنچه را برايم پسنديده اى درنظرم محبوب ساز، و تحمل آنچه را برمن وارد نموده اى آسان ساز، و مرا از آلودگى اعمال گذشته پاك كن، و شرّ اعمال گذشته ام را از من بزداى، و از لذّت عافيت كاميابم فرما، و گوارايى تندرستى را به من بچشان، و لطفى كن كه از بستر اين مرض به سوى عفو و بخشايش تو راه خلاص يابم .
و از اين زمينگيرى به گذشت تو انتقال يافته ، و از اين اندوه و گرفتارى به راحت تو خلاص يابم، و از اين دشوارى به فرج و گشايش تو سلامت يابم، كه همانا تو بی استحقاق ما احسان روا میدارى، و نعمت بی دريغ نثار میكنى، و بخشنده اى كريمى كه عطايت را پايانى نيست، و داراى جلال و اكرامى.