کلام امام صادق علیه السلام .
حکمت دندانها .
در دندان هایی که برای انسان خلق شده بیندیش.
بعضی برنده اند برای پاره کردن غذاها،وبعضی پهن اند برای جویدن و نرم کردن آن .
این دو عمل برای دندانها قرار داده شده،چون انسان به هر دوی آنها نیازمند بود.
حکمت آب دهان
به آب دهان و نفعی که در آن است،بیندیش!
آب دهان،پیوسته به سوی دهان جاری است و گلو و زبان کوچک را تر نگه می دارد تا نخشکد،وباعث هلاک انسان نشود.
همچنین اگر تری دهان نباشد که غذا را نرم و گوارا نماید،فرو بردن آن غیر ممکن می شود.
گواه این سخن،مشاهده و تجربه است.
بدان که رطوبت مرکب غذا است که آن را به معده می رساند،و خود به سوی صفرا جاری می شود و این به مصلحت انسان است،چون اگر صفرا خشک گردد،انسان می میرد.
تدبیرهای شگفت
در کارهای انسان،همچون خوردن و خوابیدن و آمیزش کردن و تدبیری که در آنها صورت گرفته،بنگر و بیندیش.
برای هر یک از این افعال،در طبیعت انسان محرکی قرار داده شده که خواستار ان عمل است و آن را بر می انگیزد.
گرسنگی ،طالب غذایی است که زندگی و سرپا بودن بدن به آن بستگی دارد.
خستگی و بی خوابی در پی خوابی است که آسایش بدن و راحتی کردن قوای جسمی در ان است.
شهوت داشتن مقتضی آمیزش کردنی است که دوام و بقای نسل در آن است.
اگر غذا خوردن انسان تنها به این علت بود که می دانست بدنش به غذا احتیاج دارد،وهیچ میل و کشش درونی به این کار در خود نمی یافت،می بایست بسیاری از اوقات،به خاطر تنبلی و کسالت چیزی نخورد تا بدنش نحیف و لاغر شود،همچنان که گاه انسان برای سلامت بدنش محتاج دارویی می شود،اما در خوردن ان دارو سهل انگاری می کند،در نتیجه بیماری شدت می گیرد و به مرگ می انجامد.
همچنین اگر انسان ضرورت خواب را با فکر کردن به اینکه به آسایش بدن و راحتی قوای جسمی نیاز دارد،در نمی یافت،چه بسا در این کار سستی می کرد و آن را غیر ضروری می دید و بدنش روز به روز ضعیف می شد و تحلیل می رفت.
نیز اگر محرک او برای آمیزش، فرزند خواهی بود بدون میل درونی، بعید نبود در این کار کوتاهی می کرد تا جایی که نسل انسان اندک یا منقطع می گردید.
زیرا بعضی از مردم رغبتی به فرزند ندارند و ان را مهم نمی دانند.
بنگر که چگونه برای هر یک از این اعمال -که قوام و مصلحت ادمی در انهاست-از درون او یک محرک طبیعی افریده شده که انسان را به ان اعمال بر می انگیزاند.
توحید مفضل ص76