✅ ایشان می نویسد :
رفع الضرورة و الحاجة إلى الطبّ و الطبابة لا ينحصر في اعمال الأدوية المخطرة الغير المأمونة من الضرر و الخطر، بل يمكن الاحتياط الواجب بإعمال ما يؤمن ضرره و خطره قطعا، خصوصا المعالجة و التداوي بنصوص الكتاب و السنّة، كطبّ النبيّ صلّى اللّه عليه و آله و طبّ الأئمّة و رسالة الرضا عليه السّلام الذهبيّة، و غيرها من المعالجات المأثورة بالمعاجين و الأدوية و الأدعية و الصدقات و الدعوات، الواردة في كتب المجلسي و غيرها من أبواب الأطعمة و الأشربة و ما يضرّ و ما ينفع... ممّا هو كاف و شاف و واف و مغن عن طبّ العجائز و السفهاء، و مستحدثات الفسقة الكفرة الفجرة الخمرة، الّذين لا يعقلون شيئا و لا يهتدون، بل لا يجوز الركون إليهم و تصديقهم و تأمينهم على مال و لا حال مطلقا، فضلا من التأمين على النفوس المحترمة.
☑️ ترجمه :
رفع نیاز و احتیاج به طب و پزشکی در استفاده داروهای خطرناک و ناایمن از ضرر و خطر منحصر نمی گردد، بلکه ممکن است به احتیاط واجب انجام روشی لازم باشد که از ضرر و خطر ایمن باشد؛ خصوصا معالجه و مداوات با متون قرآن و احادیث مانند طب النبی (ص) و رساله ذهبیه امام رضا (ع) و دیگر معالجات وارده با معاجین (داروهای ترکیبی خمیری) و داروها و دعاها و صدقات و دعوات که در کتب علامه مجلسی و غیرش از ابواب اطعمه و اشربه و آنچه مضر و نافع است وارد شده است... از مطالبی که کافی و شافی و مکفی و بی نیاز کننده است از طب پیرزنان و سفیهان و مطالب جدید فاسقان و کافران و فاجران و میگسارانی که چیزی را تعقل نمی کنند و هدایت نمیشوند، بلکه اعتماد و تکیه به آنها و تصدیقشان و امین گذاردن آنها بر مال و قضیهای جایز نیست، چه رسد امین قرار دادن آنها بر نفوس محترمه .
📚منبع : التعليقة على رياض المسائل؛ ص: 516
لارى، سيد عبد الحسين، التعليقة على رياض المسائل، 2 جلد، مؤسسة المعارف الإسلامية، قم - ايران، اول، 1418 ه ق