و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لا تعلمون . و علم ادم الاسماء کلها ثم عرضهم علی الملائکه فقال انبئونی باسماء هولاء ان کنتم صادقین(30 و 31 بقره).
به یاد آور هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت:من برانم که در زمین جانشینی قرار دهم.
فرشتگان گفتند: آیا کسی را در زمین قرار می دهی که در آن فساد کند و خون ها بریزد؟در حالی که ما با حمد و ستایش تو،ترا تنزیه و تقدیس می کنیم.خداوند فرمود:همانا من چیزی می دانم که شما نمی دانید.و خداوند همه ی اسماء خود را به ادم اموخت،سپس انها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود:اگر راست می گویید ،از اسماء اینها به من خبر دهید؟
بر اساس ایات فوق هدف از افرینش ادمی، خلیفه خدا شدن انسان برروی زمین است.
و خلیفه خدا شدن به معنای انست که خلیفه کارهای مستخلف عنه را یعنی کسی را که جانشین او شده است را بتواند انجام بدهد.
اسماء خداوندی همان اوصاف کمالی و جمالی خداوند است.
خلیفه خدا همان انسان کاملی است که توانسته به توفیق الهی مظهر تمام اوصاف الهی و نمایشگر کمالات الهی بر روی زمین گردد.
اسماء الهی بر اساس برخی روایات هزار و بر اساس برخی دیگر از روایات چهار هزار اسم می باشد.
پیامبران الهی که اولین انها حضرت ادم و اخرین انها حضرت خاتم علیهم صلوات الله اجمعین است، به توفیق الهی تمام اسماء الهی را تعلیم دیده اند.
بر اساس روایات اهل البیت علیهم السلام امامان شیعه نیز از زمره بارزترین مصادیق اسماء الهی به حساب می ایند.
در میان اسماء الهی برخی از اسماء ،از قبیل: شافی،طبیب،سلام،من یجیب المضطر،دافع،رافع،حفیظ،کاشف الضر،سمیع الدعاء،معافی،وغیره ... اسماء طبی پروردگار به حساب می ایند.
حال با توجه به مقدمات بالا می توان فرض نمود که ما طب وحیانی و اسلامی نداریم؟!،با توجه به این که همه پیامبران و ائمه معصومین علیهم السلام به توفیق الهی مظهر اسماء پروردگاری هستند که در میان ان اسماء برخی از اسماء،نامهای طبی پروردگار می باشد.
به دیگر سخن انسان کامل یا همان خلیفه الهی،هنرهای الهی رادر تمام شئون الهی یاد گرفته است،او به اذن الهی مظهر اسم"محیی"شده است و می گوید:احیی الموتی باذن الله"و یا ابرئ الاکمه و الابرص باذن الله
عده بر انند تا پیامبران الهی را جانشین او در امر هدایت تنها، ان هم هدایت به سوی بهشت و برحذر دهنده از جهنم معرفی کنند،وحال اگر این گونه بود،ملائکه خدا هم شایستگی جانشینی خداوند راداشتند، زیرا انها هم مظهر دو اسم"تقدیس"و"تسبیح"الهی بودند. این در حالیست که خداوند جانشین خود را کسی معرفی می کند که بر اساس کریمه "علم ادم الاسماء کلها"بتواند همه نامهای الهی را اموزش و سپس تعلیم دهد.
بنابراین طب اسلامی نه تنها بر خوردار از منابع روائی بوده،بلکه بر منابع غنی عقلی و کلامی تکیه نموده است.