هر روز و هر مدت مرتب پشت سر هم رخدادهای عظیم و شگفت آوری رخ می دهد ولی بشر امروزی با آن ها کاری ندارد و اصلا به آنها توجه نمی کند و آنها را چیز مهمی بحساب نمی آورد .
متأسفانه کلا بشر از حالت فطری خودش خارج شده و وارد یک چرخه و یک گرداب عظیم صنعت و پیشرفت بزعم خودش شده و نگاهش کلا تغییر کرده است.
چیزی که خیلی لازم و واجب به نظر می رسد برگشتن بشر به طبیعت و زندگی طبیعی است، بشر باید مجدد یک زندگی فطری، طبیعی و اورجینال را در همه زمینه ها شروع کند.
اما اتفاقات و رخدادهای عظیم و خیلی بزرگی که چشم بشر را در گذشته خیره کرده بود و انسان با آن ها زندگی می کرد زیاد هستند که می توانیم عاجلا به یکسری از این رخدادها اشاره کنیم :
این رخدادها مانند روشن شدن هوا بعد از تاریکی و بشکل تدریجی از طلوع فجر تا طلوع آفتاب که این یک رخداد بسیار مهم است و شاید معادل دوره ی حاملگی و انسان موجود در پشت دیواره ی شکم و دیواره ی رحم باشد .
رخداد دوم طلوع آفتاب است که از ولادت یک روز جدید و یک تولد حکایت می کند، مانند تولد انسان که تماشای دقیق این دو منظره یعنی طلوع فجر و روشن شدن هوا لازم و واجب است . تماشا کردن طلوع آفتاب که خیلی زیباست و نیاز به تأمل و تدبر دارد .
مورد دیگر ضحی است که خداوند متعال به آن قسم خورده: وَالضُّحَی وَاللیل إذَا سَجَی، که ضحی وسط زمان ما بین طلوع آفتاب و ظهر است و شاید معادل فارسی نداشته باشد . ولی از آن تعبیر میشود به کبد و جگر، یعنی آفتاب در محل و جایگاه کبد قرار گرفته است .
رخداد مهم دیگر ظهر که همان زوال آفتاب و روی سر قرار گرفتن آفتاب است . که خیلی با ارزش است و نیاز به ملاحظه و تماشا دارد، و زمان درک نماز ظهر است و دعا در آن هنگام مستجاب است، زیرا درهای آسمان در آن ساعت گشوده می شوند .
زمان عصر و کم شدن نور آفتاب که خداوند قسم میخورد و می فرماید: وَالعَصر إنَّ الإنسانَ لَفي خُسر، یعنی نشانه باختن و خسران است، اگر تا به آن هنگام از عمر توبه نکرده و ایمان نیاورده و سفارش به حق و به صبر نکند .
زمان غروب آفتاب و هنگام غروب و تماشای غروب آفتاب که نشانه و حکایت از غروب زندگی انسان و مرگ و پایان عمر و دفن شدن و پنهان شدن بدن زیر زمین دارد، درست مانند پنهان شدن آفتاب زیر زمین.
ساعت غروب و طلوع آفتاب ساعات ذکر است و ذکر مخصوص دارد که خداوند تبارک وتعالی میفرمایند: وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ (سوره ق، 39) . خدار را قبل از طلوع آفتاب و قبل از غروب افتاب یاد کنید؛ (که خیلی زیبا است) .
رخداد دیگر وزش باد است که آن هم یک رخداد اعجاب انگیز و پر از منفعت است و اگر نباشد همه چیز متعفن میشود و گیاهان می میرند، در روایات داریم که همراه با باد فرشتگان باد هستند، خوب است انسان به این رخداد بنگرد و آثارش را بررسی کند .
رخداد دیگر باریدن باران و نزول رحمت الهی است که بسی شگفت انگیز است و باعث پرورش گیاهان و زنده شدن زمین و برانگیختن عطر زمین میشود و مایه ی برکت الهی است؛ سزاور است انسان در این نعمت و ارزش آن تفکر کند و از این صحنه بی مثیل لذت ببرد و بی توجه نباشد که خدا نعمتش را از ما می گیرد ولی اگر در نظر گرفتیم و شکر کردیم خداوند نعمتش را زیاد میکند .
نگاه کردن به رعد و برق و تماشای این عظمت و قدرت الهی در حالی که صدای برق تسبیح است و خدا این آیه را به ما نشان می دهد تا ترس و امید در ما ایجاد کند .
تماشا کردن رشد گیاهان و گل ها و اهمیت دادن به این زیبائی ها و رویش ها و زنده شدن زمین و سبز شدن اطراف و اکناف و روئیدن از خاک مانند روییدن انسان و محشور شدن مجدد بعد از فناست .
تماشای زایش دام و حیوانات و زاد و ولد و تماشای زندگی بزغاله ها و گوساله ها و بچه شتر ها و دیگر حیوانات .
تماشای آسمان و ستاره ها و سیاره ها و حرکت ماه و خورشید و زیادی و نقصان ماه و دنبال کردن تاریخ و زمان و ماه های قمری و شمسی و ساعت های روز و شب .
تماشای کوه ها و تپه ها و دشت و پیچ و خم ها و گردنه ها و جنگل ها و سبزه ها و درختان و گیاهان.
تماشای دریاها، رودخانه ها، دریاچه ها، و خود آب که نگاه کردن به سبزه، آب و روی زیبای مؤمنین نماز شب خوان که این سه باعث انبساط روح و شادی و شادابی و تقویت بینائی می شود .
انتخاب خانم زیبا و خوش اخلاق و نگاه کردن به آن و اخلاق آن باعث درمان بلغم و صفراست .
تمام این نگاه ها جزو فطرت انسان است، و انسان باید در این امور تأمل کند، نگرش گذشتگان و نیکان و نیاکان باعث همزیستی آن ها با فطرت و طبیعت بود که متأسفانه انقلاب شوم صنعتی بیشتر آن ها را مصادره کرد و ما را به تلویزیون، موبایل، ماهواره و...... خیره و سرگرم کرد و ما از این همه عظمت و زیبائی فطری و طبیعی و همزیستی با طبیعت و عظمت خداوند غافل ماندیم، این به خودی خود یک جنایت محسوب می شود، سلامتی، خوشی، دین، ایمان، انسانیت، قدرت تفکر و تدبر، تعالی و ... را از ما گرفتند و فقط اسبابی برای سرگرمی به ما دادند.
انسان بدون نگاه کردن، تأمل و تفکر در این چیزها حکم ربات را دارد و از زندگی لذت نمی برد، بلکه مرده محسوب می شود هر چند که خودش خبر نداشته باشد.